برنامه مصاحبه های ویژه رئال مادرید تی وی ، این بار سراغ کریستیانو رونالدو رفته است . ستاره پرتغالی نگاهی به بازگشته داشته است و مثلا جایی فاش می کند که در یازده سالگی سخت ترین روزهای دوران فوتبالش را داشته است . می گوید که خانواده اش بنیان های اصلی زندگیش هستند اعلام می کند که خانواده اش مهمترین بنیان های زندگیش هستند و احساس وصف ناپذیری نسبت به بچه دار شدنش دارد . در حالی که رئال هنوز برای سه جام شانس دارد ، به آنالیز فصل پرداخته است و می گوید که تیمش هیچ گاه نا امید نخواهد شد .

کریستیانو رونالدو تا چه حد با موزیک ارتباط دارد ؟
زیاد صدای فوق العاده ای ندارم اما کمی خوانندگی می کنم . موزیک همه را به خود جذب می کند ، همه دوستش داریم ، آن را پیش از تمرینات ، بازیها و ... گوش می دهیم . این بخشی از خانواده رئال مادرید است ، بخشی از زندگی من هم هست . موسیفی را خیلی دوست دارم چرا که به من آرامش می دهد و باعث می شود که پیش از بازیها آماده باشم .

آهنگ محبوبت ؟
هیچ کدام ، آهنگ های زیادی را دوست دارم ، بستگی دارد که چه حالی داشته باشم تا آنها را گوش بدهم ... به فاکتورهای زیادی بستگی دارد .

هر کسی تو را می گوید ، می گوید که جو فوق العاده ای پیرامون خودت ساطع می کنی . یعنی این قدر شناخت کریستیانو رونالدوی واقعی سخت است ؟
فکر نکنم ... کسی که هر روز با من زندگی می کند ، می داند که چه کسی هستم . مردم از بیرون طور دیگری فکر می کنند چرا که من را نمی شناسند و برایم قابل درک است . کسی که من را می شناسد می داند که چه شکلی هستم .

مارسلو همیشه می خندد و می گوید که این گونه متولد شده است . دوست داری اطرافیانت چگونه باشند ؟
افراد مقبت نگر . مارسلو از این نظر خیلی خاص است ، هر روز می خندد و شوخی می کند . آدم خیلی خوشحالی است و تاثیر مثبتی می گذارد . خودم را خوش شانس می دانم چرا که در چنین تیمی که خیلی ها شوخی می کنند ،‌رابطه گرفتن با بازیکنان دیگر آسان تر است . عاشق جو تیم هستم ، فوق العاده است . در چنین جوی پیشرفت و یادگیری آسان است .

بعد به ناسیونال پیوستی .
یکی از بهترین باشگاه های مادیرا بود . پدربزرگم مدیر آن تیم بود ، دو سال را در آن جا بودم و خیلی راحت بودم ،‌باشگاه بزرگی بعد ، از آن جا به اسپورتینگ رفتم .

بعد چه شد ؟
در یازده سالگی مادیرا را ترک کردم و بدون خانواده و بلد بودن زبان به لیسون رفتم ، با این که آنها هم پرتغالی صحبت می کردند اما تقریبا متفاوت بود . خیلی مشکل بود ، اذیت شدم ، هر روز گریه می کردم . روزهای سختی بود اما مربیان و هم تیمی ها کمک زیادی به من کردند . در 16 سالگی شکوفا شدم و با تیم اصلی تمرین کردم ، همه چیز خیلی سریع پیش رفت .

باید برای یک بچه خیلی سخت بوده باشد .
در یک پانسیون زندگی می کردم و از همه کوچکتر بودم . سخت ترین روزهای زندگی دوران ورزشیم بود . نقریبا هر روز گریه می کردم و با خانواده ام هر روز صحبت می کردم . همه ش کارت تلفن می گرفتم و با خواهران و والدینم صحبت می کردم و به همین علت زود پولهایم تمام می شد . خیلی مشکل بود . به مادرم می گفتم می خواهم برگردم اما همیشه به من اعتماد به نفس می داد . می دانستند که می توانم بر این مسئله غلبه کنم . پس از سال اول دوست هایی از میان افراد باشگاه پیدا کردم و همین قضیه باعث شد راحت تر هماهنگ شوم .

از همان 16 سالگی فهمیدی که زندگیت با فوتبال گره خورده است ؟
بله ، آن را حس کردم . تمرین کردن با تیم اصلی اسپورتینگ به معنی سخت شدن ادامه تحصیلاتم بود . باید شبها درس می خواندم و بالاخره وقتی رسید که نمی توانستم هم فوتبال بازی کنم و هم درس بخوانم . فوتبال را انتخاب کردم و فکر می کنم که بهترین تصمیم بود .

یادت است که اولین دستمزدت چقدر بود ؟
50 یورو بود که صرف کتاب و دفتر برای مدرسه کردم .

در سال 2003 در یک بازی دوستانه دل منچستر را بردی و باعث شدی فرگوسن بگوید :" این بچه را بخرید ، او فوق العاده است . "
مردم می گویند بعد از بازی این را گفته است اما راستشقبل از بازی او مرا پنسدیده بود . در 18 سالگی با منچستر به توافق رسیدم .

رفتن به منچستر یونایتد برای کریستیانو چه مفهومی داشت .
در آن جا باید نزدیک گری نویل ، روی کین ، فردیناند و ... قرار می گرفتم . بازیکنانی بودند که در آن سالها بهترین تیم را تشکیل می دادند و بی اندازه خوشحال بودم .

ترک کشور خودی و رفتن به انگلیس ، یک کشور و یک لیگ جدید سرگیجه آور نبود ؟
بله . هیچ کس را نمی شناختم ، یک کشور جدید بود اما یک چالش جدید هم بود . خیلی مطمئن بودم و می دانستم که اوضاع روبراه خواهد شد . می دانستم که در آن باشگاه موفق خواهم شد .

پس اعتماد به نفست بی اندازه بوده است .
من به توانایی هایم ایمان دارم ، همیشه همین طور بوده است ، نه به این خاطر که حالا برای خودم کسی شده ام ، کلا هیچ تغییری نداشتم . وقتی روی فرم نباشم می پذیرم که اشتباه کرده ام . همیشه چالش های جدید را دوست دارم .

فکر می کردی بتوانی این مسیر را طی کنی ؟
نه . فکر می کردم که بتوانم برگ سبزی در تاریخ آن باشگاه را رقم بزنم اما هیچ گاه فکر نمی کردم که بتوانم قهرمان چمپیونزلیگ ، توپ طلا ،‌بهترین بازیکن سال و ... شوم . حداقل وقتی در 17 سالگی به منچستر رفتم که این طور بود .

تا حالا شده کسی گوشت را بپیچاند ، یا به خاطر کاری مورد سرنش قرار گیری ؟
خیلی و به خاطرش خوشحال هستم ، چرا که اگر این طور نمی شد ، شاید حالا این بازیکنی که هستم نبودم و شخصیت کنونیم را نداشتم . مردمی که پیرامون من زندگی می کنند می گویند :" ببین ، آن کارت اشتباه بود ،‌ این کار را انجام نده " این برای پیشرفتم به عنوان یک شخص و یک بازیکن خیلی مهم بوده است . یادم است وقتی در تیم جئانان اسپورتینگ بودم ، در فینال به ناسیونال ، تیم محله ام خوردیم . تیمی که در آن بزرگ شده بودم . باید در محله خودم و در مقابل دوستان و خانواده ام قرار می گیرم . انتظار داشتم آنها از من استقابل کنند اما با من برخورد خوبی نداشتند چرا که درسم را ول کرده بودم یا مثلا این که زیاد تحویلشان نگرفته بودم . شاید در آن زمان خیلی عصبانی شده باشم و گریه کرده باشم اما این قضیه برای بهتر شدن شخصیتم خیلی مهم بود .

کدام بازیکن را بیشتر می پسندیدی ؟
فقط یک الگو نداشتم بلکه چند تا بودند . وقتی جوان تر بودم به تیم ملی پرتغال نگاه می کردم و آرزویم بازی کردن کنار روی کاستا ، فیگو ، کوتو و ... بود . آنها الگوهایی بودند که داشتند . بعد از منچستر ، دوست داشتم شبیه گیگز ، اسکولز ، کین و ... باشم . تقلید را دوست نداشتم اما همیشه آنها را تحت نظر داشتم و همیشه دوست داشتم که خیلی خوب باشم .

بهترین پندی که در فوتبال گرفتی ؟
زیاد بودند . عادلانه نیست که فقط یکی از آنها را بگویم . مربیانم ، هم تیمی های سابقم و ... افرد مهمی بوده اند . همیشه به حرفهای افرادی که ایده های خوبی راجع به فوتبال دارند گوش می دهم .

بهترین پندی که به یک فوتبالیست جویای نام دادی ؟‌همیشه آنها نگران های خاص خود را دارند .
نصیحت کردن پیر و جوان ندارد ، سن زیاد مهم نیست . من هر چیزی که برایشان بهتر است را به آنها می گویم . هر کسی با تواضع نسبت به شنیدن حرفهای بقیه بیشتر رشد می کند .

در سال 2009 شرایط طوری رقم خورد که به رئال مادرید آمدی تا رویای کودکیت برآورده شود .
هم من و هم خانواده ام . همیشه این تیم را در جهان اگر نگویم بهترین ،‌بلکه یکی از بهترین ها می دانستم و بازیهای زیادی را از این تیم می دیدم . همیشه رویایم بازی کردن در این جا بودم . یک چرخه موفق را در زندگیم پشت سر گذاشته بودم و فکر می کردم که زمان تغییر فرا رسیده است . در منچستر چیزهای زیادی را برده بودم و می خواستم که در باشگاهی دیگر برنده باشم . می خواستم به روند بردهای خود ادامه دهم و در لیگی دیگر و باشگاهی دیگر برنده باشم . رئال مادرید چیز متفاوتی بود و می خواستم بازی کنم . خیلی خوشحال هستم .

زندگی خانواده کریستیانو چه تغییراتی داشته است ؟
همیشه تغییراتی پیدا می کند ، گاهی برای برخی خوشایند است و گاهی دیگر نه . مثلا برادرم به من افتخار می کند اما گاهی دوست ندارد که بگوید برادر من است . اما همه به خاطر کاری که کرده ام به من افتخار می کنند .

خانواده ات چه نقشی در رسیدنت به این جا داشته اند ؟
نقطه اتکای زندگی من بوده اند ، همیشه از من حمایت کرده اند و کمکم کرده اند . همیشه تلاش کرده ام که پاسخ این محبتشان را بدهم .

پدر شدن کریستیانو چطور است ؟
پدر خوبی هستم . هنوز در حال یاد گیری هستم . احساسی است که زبان در گفتنش قاصر است . صبح بیدار شوی و ببینی که یک هم خون داری خیلی رویت تاثیر می گذارد . در روزهای بسیار خوشی در زندگیم بسر می برم .

قنداقش را عوض می کنی ؟
باید افشا کنم که کاری است که اصلا دوستش ندارم .

ولی در کل خیلی دوستمش داری .
نه ماه است که پدر شده ام و هر روز سورپرایز های جدیدی را تجربه می کنم . هر حرکتش ، لبخندش و نگاهش برایم جذاب و شگفت انگیز است و تکرار می کنم که زیباترین چیز زندگی بچه داشتن است و از آن لذت می برم . دوست دارم که به هر چه که می خواهد برسد ، هیچ گاه نمی گویم که باید فوتبالیست شوی . دروع نمی گویم ، دوست دارم جانشینم باشد اما هر چه خدا بخواهد همان می شود .

داشتن یک نامزد مشهور هم دردسرهای خاص خود را دارد .
اگر یک نامزد معمولی با یک شغل ساده داشتم شاید اتفاقی نمی افتاد ، اما شهرت مطمئنا باعث می شود که شایعاتی ایجاد شود . باید یاد گرفت که با این شرایط زندگی کرد . گاهی نمی توان کارهای ساده را انجام داد چرا که مردم می بینند و می خواهند عکس بگیرند و بفورشند اما باید با این شرایط خو گرفت و زندگی کرد .

عجیب ترین کاری که کردی تا جلب توجه نکنی ؟
یک بار در نیویورک از راننده خواستم که من را جایی نزدیک هتل پیاده کند چرا که خبرنگاران زیادی دم در منتظر بودند و وانمود کردم که مست هستم و از در پشتی به هتل رفتم .

یک ماه مهم پیش روی رئال مادرید است و باید بازیهای مهمی انجام شود . کریستیانو و تیم خود را چطور برای این بازیها آماده می کنند ؟
ماه بسیار مهمی برای رئال مادرید خواهد بود . باید مثبت نگر و مطمئن باشیم . باید در چنین شرایطی بسیار آماده و سرحال باشیم و مردم از ما لذت ببرند . من سرخوش هستم . فکر می کنم که هیچ گاه در فوتبال این همه بازی را در یک مدت کم برابر یک تیم انجام نداده باشم . باید از زیبایی آن لذت ببریم و فوتبال خوبی ارائه دهیم .

شرایط تیم کاملا تاثیرگذار است .
تیم پخته تر شده است و تا آخر خط با هم هستیم . یا به همه چیز خواهیم رسید یا هیچ چیز . آماده هستیم .

تیم در بهترین شرایط فصل خود است ؟
باید همین طور باشد و برای پشت سر گذاشتن مقطع پایانی فصل در بهترین فرم باشیم . باید خیلی خوب از این مرحله بیرون بیاییم ، احساس می کنم که تیم کاملا مطمئن است . بازیکنان زیادی هستند که سرحال باشند ،‌می خواهیم که پایان خوشی را تجربه کنیم .

اولین بازی در سانتیاگو برنابئو برای لیگ خواهد بود .
باید فقط به بازی شنبه فکر کنیم . باید برنده شویم ، در خانه بازی می کنیم و فشار خواهیم آورد . اگر ببریم ، همه راه ها به رویمان باز خواهد شد ، نمی توانیم نا امید شویم . در مورد باقی ماجرا ها بعد از این بازی صحتب خواهیم کرد .

هواداران چقدر برای تیم اهمیت دارند ؟
در بازی با تاتنهام از برنابئو واقعا لذت بردم . از مردم می خواهم که به استادیوم بیایند تا لذت ببرند و از ما حمایت می کنند ، اما گاهی عالی نیستیم . آنها می توانند به ما آرامش ، تمرکز و اعتماد به نفس بدهند . اگر بازیکنان و هواداران با هم باشند ، همه چیز آسان تر خواهد شد و همه سود خواهند برد .

بعد نوبت فینال کوپا دل ری است . برخی می گویند در فینال خوب بازی کردن مهم نیست ، بردن مهم است .
بردن فینال خیلی مهم خواهد بود اما فقط باید به شنبه فکر کنیم ، بهد نوبت کوپا دل ری و نیمه نهایی چمپیونزلیگ خواهد شد . مهمترین نکته بردن و فشار آوردن به بارسلوناست . اگر شنبه ببریم ، برای کوپا اعتماد به فنس پیدا خواهیم کرد .

می توانی کریستیانو را در سیبلس تصور کنی ؟
البته که دوست دارم در آن جا باشم . رئال مادرید نمی تواند دو سال بدون جام بماند . مطمئنم که امسال چیزی خواهیم برد و این خیلی مهم خواهد بود .

خودت اطمینان زیادی داری ، اما تیم را چطور می بینی ؟
بازیکنان را خیلی مثبت اندیش می بینم و این نشانه خوبی است و واقعا آن را دوست دارم . تیم برای این مقطع در شرایط فوق العاده ایست .